iliyajooniiliyajooni، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

شاهزاده ی شیرین ما

چاشنیهای روزانه

اول یه مدل خوابیدن شاهزاده ما شاهزاده ی فوتبالیست عکس هنری قابل توجه عمه جون ایلیا علت اینهمه مظلومیت کنار در استفاده از گوشی مامانیه و اما عشق جدید گل پسری میز عسلی جلو مبل   دیدی نتونستی فرار کنی و همچنین علاقه به صندلی خودش اینم عکس صندلیت و یه عالمه کارای جدید شیرینم هر روز داری شیرین تر هم میشی اینقدر خودتو واسمون لوس میکنی که دلمون میخواد قورتت بدیم . میری از زیر شیشه میز قایمکی ما رو نگاه میکنی و فکر میکنی ما تو رو نمیبینیم . تا حالا صد بار دستگاه دیجیتال تلویزیون رو به حد داغونی رسوندی.تا پات میرسه به اتاق مامانی همه جا رو میزنی داغون میکنی. روزی صد بار در سوپرمارکت رو ب...
7 اسفند 1392

ایلیا و آجی عسل

این دفعه که خدا جون برامون برف فرستاد علاوه بر اینکه همه جا رو سفید کرد و دل همه رو شاد کرد ما رو هم از یه نظر دیگه خوشحال هم کرد اونم این بود که با اومدن برف مدرسه آجی عسل تعطیل شد و خاله جون اینا اومدن تهران و به هممون کلی خوش گذشت. اینم عکسای نفسای من ایلیا و عسل   ایلیا و عسل کنار آتیش کباب وقتی از آتیش دورشون کردیم ...
7 اسفند 1392

زیارت قبول

زیارت قبول شیرین ترین مامان و بابا . این دفعه وقتی که هنوز  عزیز جون پیش ما بود رفتیم زیارت حضرت شاه عبدالعظیم . این دفعه سومیه که خداروشکر اونجا زیارت میریم . دفعه اول ٣ تایی دفعه دوم با داداش آرمین اینا و این دفعه هم که با عزیز جون . عمه جون و مادرجون و خاله که میشن مادرشوهر عمه جون . واقعآ که هر دفعش هم خیلی خوش گذشت .این دفعه پسری مامان که الهی قربونش برم یه دوست خوب برا خودش پیدا کرد به اسم نرگس خانم که خیلی هم با هم بازی کردین و بهتون خوش گذشت. این تو حیاط حرم اینم عکس دوتا وروجک نازمون ...
7 اسفند 1392
1